عشق یعنی سوختن یا ساختن

شعرهای عاشقانه
















بخدا



بسه دیگه گریه نکن آتیش گرفتم بخدا
اینقدخداخدا نکن میسپارمت دست خدا

بااون چشات نگام نکن طاقت ندارم بخدا
گریه رو بس کن عزیزم صدات گرفته بخدا

فدای گریه هات بشم اینجوری بی تابی نکن
رو زخم من نمک نزن داغ منو تازه نکن

اسمموخط بزن برو آتیش بهم نزن برو
اشکاتو پاکن عزیزم بغض منم گرفت برو

منوببخش عزیزم خدا تورو ازم گرفت
خدا واست تو آسمون یه عشق تازه ای گرفت

وقت از دعا گذشته وخاطرهات مونده واسم
میرم ولی اینو بدون نمیری تو از خاطرم

خداحافظ عزیزمن خداحافظ تا روز نور
صدای گریه هات هنوز داره میاد ا راه دور

گریه نکن دارم میرم دارم ازت جدا میشم
بسه دیگه توهم برو دیگه تحمل ندارم
-------------------------------------------------------------------
-------------------------------------------------------------------
خدایا

خدایا عشق من رفته،دلم از غم شده داغون
دلم تنگ واسش اما،نموندش پای قولامون

خدایامن تواین دنیاچرا خیری نمیبینم؟
نخواستی پیش من باشه،دیگه اونو نمیبینم

خدایا دردمومیگم که بین خودمون باشه
دلم تنگه واسش امابه عشقمون نگفت باشه

خدایا طاقت ندارم من ،بهم میگن تحمل کن
بغض من ترکیداما بازم میگن تحمل کن

خداحافظ گل نازمبا اشکام پای تو موندم
خداحافظ واسم سخته،دیگه پیشت نمیمونم
-------------------------------------------------------------------
-------------------------------------------------------------------


















تنهایی

هیچ کس ویرانیم را حس نکرد
وسعت تنهاییم را حس نکرد

در میان خنده های تلخ من
گریه های پنهانیم را حس نکرد

در هجوم لحظه های بی کسی
دردبی کس ماندنم را حس نکرد

آنکه باآغاز من ماًیوس شد
لحظه پایانیم را حس نکرد
گزارش تخلف
بعدی